دستور مراقبه و اربعین سلوکی
مراقبه کلیدی ترین دستور در سلوک الی الله از دیدگاه استادان سیر و سلوک، به ویژه علّامه طباطبایی است. به تناسب احوال سالک مراقبه سالک نیز تفاوت دارد. در شیوه تربیتی علّامه، مراقبه به چهار مرحله تقسیم میشود:
مراقبه مرحله اول: انجام واجبات و ترک محرّمات و انجام کارها به نیّت آخرت؛
مراقبه مرحله دوم: انجام کارها برای رضای خدا؛
مراقبه مرحله سوم: خدا را در همه احوال حاضر دانستن؛
مراقبه مرحله چهارم: خدا را در همه حالات حاضر دیدن.
نکته: روایتی درباره مراقبه مرحله سوم و چهارم: أعبد الله کأنّک تراه، فإن لم تکن تراه فإنّه یراک( خدا را چنان پرستش کن که گویا او را می بینی؛ اگر تو او را نبینی او حتماً تو را می بیند
تمرین تمرکز فکر از علامه طباطبایی:
در مکان خلوتى که هیچ مشغولى آور و بازدارنده اى همچون نور، صدا، اثاث و مانند آن نباشد مىنشینى، به طورى که به هیچ کارى مشغول نباشى و هیچ کارى از تو صورت نگیرد و چشمهایت را بسته نگه مى دارى. سپس صورتى را مثلا صورت «ا»(= الف) در خیال مجسم ساخته تمام توجهت را روى آن متمرکز مىسازى، و مى کوشى که هیچ صورت دیگرى را به ذهنت وارد نسازى و تنها به همان صورت «ا» توجه داشته باشى. در آغاز امر مى بینى که صورتهاى خیالى و وهمى دیگرى مزاحم ذهنت شده آن را تاریک و مشوش مى سازند؛
صورتهایى که بسیارى از آنها قابل تشخیص از یکدیگر نیستند، صورتهایى که مربوط به افکار روزانه و شبانه و خواستهها و هدفهاى تو است که مثلا پس از یک ساعت دیگر تو در فلان جا و با فلان شخص دیدار کرده یا مشغول به انجام فلان کار خواهى بود. این در حالى است که تو در خیال خود تنها به صورت «ا» نظر دارى و متوجه آن هستى و این تشویش فکر و بىنظمى ذهنى تا مدتى دوام خواهد داشت و با تو خواهد بود. سپس اگر چند روزى کوشش را در خالى ساختن ذهن از صورتهاى مزاحم و غیر مورد نظر ادامه بدهى، خواهى دید که پس از مدتى خواطر و اوهام رو به کاهش گذاشته و رفته رفته کم مىشود و قوه خیال نورانیتى به دست مىآورد، به طورى که هرچه را که به قلبت خطور مىکند چنان روشن و صاف است که گویى دارى آن را با چشم حسّى مىبینى. سپس همینطور روز به روز این خواطر کاهش یافته و تا آنجا پیش مىرود که متوجه مى شوى هیچ صورت دیگرى جز همان صورت «ا» در ذهنت پدیدار نمىگردد.
طباطبایى،محمدحسین،ولایتنامه، 1جلد،روایتفتح - ایران - تهران،چاپ: 1، 1387 ه.ش. ( طریق عرفان، ترجمه رساله الولایه/ فصل4)
توضیح: علّامه طباطبایی این تمرین توجه به نقطه « الف» را برای نمونه آورده اند. شاید منظور ایشان از الف همان الف الله و یا اشاره به احدیّت است. تمرکز به نقطه «الف» دستور کلّی برای تمرکز است. از این رو، برخی از علّامه نقل می کنند که در ابتدا به الله تمرکز کنید. در دستورات دیگران است که به اسمآء الله نام مبارک « علی» یا کعبه(شاید تصویر کعبه؟) تمرکز کنید.
این روش تمرکز مقدّمه ای است به روش علّامه طباطبایی و استادشان و دیگر بزرگان مکتب تربیتی ملاحسین قلی همدانی(فکر در عدم) برای نفی خواطر و آمادگی ورود به وادی معرفت نفس
عمل به دستور نفی خواطر، با التزام به مراقبه آثار سلوکی و روحی فراوانی دارد؛ از جمله این که با نفی خواطر، سالک مراقب، مراقبه اش شدیدتر و ذهنش صافتر و برای پیمودن مراحل نفس آماده تر می شود.
دستور دیگر علّامه برای نفی خواطر: هنگام هجوم خیالات، اسم جلاله الله الله الله را پشت سر هم چنان بگویید که گویا شیطان را با این ذکر می رانید. یا لا اله الا الله یا لا حول و لا قوة الا بالله زیاد بگویید.
دستوری از آیت الله بهجت برای تمرکز و نفی خواطر:
شخصی بر اثر برخی مشکلات و گرفتاریها دچار پریشانی خاطر شدیدی بود. از ایشان علاج نفی خواطر را جویا شد. ایشان فرمود
خودتان عمدا سراغ فکر نروید، اگر رفتید برگردید و این را در نماز تمرین کنید.
دستور دیگر: در جواب شخص دیگری برای نفی خواطر فرمودند: ضد خواطر را انجام دهید؛استغفر الله زیاد بگویید