سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
لب لباب دستورات علامه طباطبایی ، ماه رجب، ماه امیر المؤمنین، ماه استغفار ، ماه شعبان، ماه پیام آور رحمت، ماه صلوات و استغفار ، مراحل مراقبه ، معرفت نفس ، معرفی کتاب ، معرفی کتاب اقیانوس علم و معرفت علامه طباطبایی مراقبه تقریرات ، نماز اول وقت؛ آیت الله قاضی ، آیت الله انصاری شیرازی ، آیه نور؛ امام رضا علیه السلام ، ادای قرض ، اربعینیات ، استغفار؛رفع گرفتاری ، انصاری شیرازی ، تقویت رزق و روزی ، تمرین تمرکز؛ نفی خواطر ، جوشش قدسی ، ختم استغفار، برای رفع موانع سلوکی، گرفتاری ، درسهای سیر و سلوک علامه طباطبایی ، درمان اخلاق زشت ، دستور تمرکز و نفی خواطر ، دستور صلوات، ختم صلوات ، دستورات اخلاقی آیت الله بهجت ، دستورات سلوکی علامه طباطبایی ، دستورات سلوکی علامه طباطبایی ، دیدار با علامه طباطباییسیر و سلوک عرفانی در المیزان ، رفع ترس؛ دفع طلسم و جادو ، روش تمرکز فکر و نفی خواطر از آیت الله بهجت ، سالروز رحلت علامه طباطبایی ، سفارش آیت الله بهجت به جوانان ، سیر و سلوک ، شاگردان سلوکی علامه ، شیوه تربیتی علامه طباطبایی ، عارفان اهل ولاء ، علامه طباطبایی، آثار، اندیشه ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :14
بازدید دیروز :26
کل بازدید :119899
تعداد کل یاداشته ها : 40
103/1/10
5:30 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
اشراق خرد[24]
آشنایی با روش تربیتی عارفان اهل ولاء، به ویژه علامه طباطبایی و آیت الله بهجت؛ یادداشتهایی دربارۀ اندیشه و معرفت دینی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهار 94[6] زمستان 93[10]
لوگوی دوستان
 

نظریه  حکمای اسلامی دربار? خلّاقیّت و نوآوری

با پژوهش در آثار حکمای اسلامی، سخن درباره نظریه نوآوری را در دو بخش می توان گنجاند: 1) تخیّل ابداع­گر؛ 2) فیضان قدسی

1. تخیّل ابداع­گر

تخیّل در کلمات حکمای اسلامی در معانی گوناگونی به کار رفته؛ تخیّلی که با نوشتار حاضر ارتباط دارد چنین است:

تخیّل چیزی به معنای ابداع و اختراع کرن آن است. تخیّل به یان معنا نیرویی است که در صورتهای ذهنی تصرّف و آن را ترکیب و تحلیل و کم و زیاد می کند. این قوّه که یکی از قوای نفس انسانی است در عبارات حکما به قوّه مخیّله یا متخیّله نامبردار گشته است.[1] ابونصر فارابی می گوید:« قوّه متخیّله، محسوسات را پس از غیبتشان از حس، نگه می دارد و آن بالطبع حاکم و فرمانده محسوسات است، به این معنا که بعضی از محسوسات را از هم جدا، و برخی را با برخی دیگر به گونه های گوناگون ترکیب می کند. در این[ دگرگونیها] ممکن است برخی محسوسات موافق یکدیگر و بعضی مخالف یکدیگر باشند.»[2] شیخ شهاب الدین سهروردی نیز درباره قوّه متخیله آدمی می گوید:« از شأن[= کارهای] آن ترکیب و جدا سازی است: اجزای گونه واحد را جدا می کند و اجزای گونه های مختلف را گرد می آورد.»[3]

برای چنین تخیّل ابداع­گر نمونه های گوناگونی را می توان برشمرد؛ مانند

1)            تخیّل نقّاشی که صورتهای خیالی را که در اعماق ذهن خود می بیند، روی پرده به تصویر می کشد.

2)            تخیّل نویسنده ای که زندگی قهرمان داستانی را، چنانکه خود می خواهد، ترسیم می کند.

3)            تخیّل شاعری که واژه های ذهنش را در قالب شعر می ریزد.

4)            تخیّل دانشمندی که نظریه تازه ای را ابداع می کند.

این قبیل تخیّلات با گونه های مختلفش را اختراع، ابتکار و نوآوری می گویند.

2.فیضان قدسی

برای پردازش این معنا نیاز به مقدّمه ای است:

نخست، یک پرسش به میان می آید: علّت افعالی ممکنات چیست؟ همین منازعه به سراغ  صغرا و کبرا و نتیجه هم کشانده شد.  در جواب به این سؤال در تاریخ کلام/ فلسفه/ اندیشه اسلامی سه گروه پیدا شدند. در توضیح سخن اخیر می گوییم که وقتی گفتیم: «هر انسانی حیوان است و  هر حیوانی حسّاس است» به دنبال این صغرا  و کبرا علم سومی پیدا میشود که پیش از این نبوده و آن این استک« هر انسانی حسّاس است» در باب این که نتیجه از کجا آمد ردّ پای سه گروه پیدا شد.

1.معتزله گفتند که صغرا  و کبرا معلومات بدیهی اند و این دو مولّد و ایجاد کننده نتیجه اند. از سخن آنان این نتیجه به دست می آید که اگر در دنیا هیچ چیز نباشد جز صغرا و کبرا، از این دو نتیجه « تولید» می شود.

2.در برابر معتزله اشاعره ـ در رویارویی تنگاتنگی که باهم دارند ـ می گویند: صغرا و کبرا هیچ گونه سببیّتی برای نتیجه ندارند و عادت خداوند بر این جاری شده است که نتیجه را پس از مقدّمتین ایجاد کند و عقلاً جایز است که انسان با صغرا و کبرا آشنا شود، ولی در عین این آشنایی، نتیجه ای برایش به دست نیاید؛ بدین معنا که علم به صغرا و کبرا و علم به نتیجه از یکدیگر جدایی پذیرند و هیچ گونه علّیّتی در میان نیست.

3.فیلسوفان در رأی میان این دو گروه می گویند که علّیّت و فیضان و ایجادگری کار خداست؛ بنابراین هر علمی که تولید می شود اثر خداست؛ پس فیضان وجود نتیجه، به دنبال صغرا و کبرا که یک علم جدید است از جانب خداست: صغرا و کبرا آمادگی لازم را برای ذهن پدید می آورند تا علم سومی که همان نتیجه است  از عالم بالا افاضه شود. بر طبق این دیدگاه هر چه قدر ارتباط نفص انسانی با عقل فعال بیشتر شد، حدسیّات او نیز بیشتر خواهد شد؛ در نتیجه می تواند بدون مقدمه و واسطه و فکر منطقی از مقدمه به نتیجه برسد. باید توجه داشت که حدسیاتی که حکما می گویند غیر از واژه رایج حدس است که اعتبار علمی ندارد؛ بلکه مرادشان از حدس همان نبوغ است. [4]

پس باید بگوییم که منشأ تمام دانشها و هنرها خداست؛ هر نوآوری که از انسان بروز می کند فیضانی از عالم بالاست و اندیشه و تخیل انسان فقط آمادگی لازم را برای آن ایجاد می کند.

 

 

 

 

 



. [1] ر. ک: الشفاء، کتاب النفس؛ القبسات/395؛ الاسفار( الحکمة المتعالیة)، 8/214.

[2] . آراء اهل المدینة/ 84.

[3] .مجموعه مصنفات شیخ اشراق، 4/203.

[4] .  شرح المواقف، ج 8/159ـ 168؛ شرح المقاصد؛ کشف المراد/424؛ الاسفار، ج 2/360؛ شرح منظومه، کتاب المنطق، 1/295؛ دروس شرح منظومه آیت الله انصاری شیرازی، ج 1/ 512ـ 521